• جمعه, 07 ثور 1403
    خبرگزاری افغان ایرکا

بیان یک واقعیت تاریخی

مارشال دوستم به ملاغوث: "خانه پرپلو، تو خودت اسیر هستی!"
مصاحبهٔ جنرال عبدالملک رهبر حزب آزادی را با تلویزیون یک مشاهده کردم. گذشته از موارد گوناگون قابل نقد و تأملی که در اظهارات ایشان وجود داشت، در یک مورد ایشان با نشان دادن‌عکس نصرالله بابر، برخی اعضای رهبری طالبان، مارشال دوستم و حاجی محمد محقق و کسان دیگر مدعی شدند که اینان با هدف سقوط دادن دولت استاد ربانی با هم نشست داشتند.

گردانندهٔ تلویزیون یک که ظاهرا هیچ اطلاعی از تحولات صفحات شمال کشور در آن مقطع تاریخی نداشت، نتوانست این ادعای جناب ملک خان را با واقعیت ها و مستندات تاریخی به چالش بکشد. من خوشبختانه در آن نشست - نشست بابر با رهبران شمال- حضور داشتم و این مورد را از میان کتاب خاطرات خود با هدف روشنگری عینا نقل می کنم:

نشست قلعهٔ جنگی؛
در قلعة جنگی، جنرال دوستم در مسند رهبری شورای دفاع از وطن با شکوه و وقار تمام نشسته بود و رهبران شورای عالی دفاع، محمد یونس قانونی، سید منصور نادری، محمد محقق، نسیم مهدی و شمار از جنرالان نظامی و خیلی های دیگر در کنارش، در مقابل، نصرالله بابر، ملاغوث وزیر خارجهٔ طالبان و ملا دادالله وزیر مخابرات این گروه احراز مقام کردند.

قبل از آغاز رسمی بحث، بابر از دانه ها و سنگ های گران قیمت افغانستان و برخی آثار تاریخی کشور ما سخن زد و بعد رویش را به سید منصور آقا کرده با کمی شوخی گفت: شما در خانة خود یک سنگ بسیار قیمتی دارید که آرزو دارم آن را به دست بیاورم. سید منصور آقا با شگفتی به او نگاه کرد و گفت: شما که از داخل خانۀ ما این قدر اطلاع دارید، حتما آن را به دست می آورید! بابر از علاقة وافرش به سنگ های نایاب و آثار عتیقه سخن زد و گفت که یک کلکسیون خوب از این آثار در خانة خود در پیشاور تهیه کرده است.

احتمالا یکی از هدایات او به طالبان شاید همین بوده که سنگ های قیمتی و آثار دورۀ کفری را به جای شکستن و نابودکردن به او تسلیم کنند!
بحث رسمی آغاز شد و بیشتر حول محورآتش بس، تبادلۀ اسرای جنگی و بحث روی تشکیل یک دولت مشترک چرخید.

نقطة مضحک این جلسه آن بود که هر بار دوستم، قانونی یا دیگران از جانب شورای دفاع از وطن سخن می گفتند، بابر با همان چوب دستی اش به بغل ملاغوث می خلاند، یعنی حالا تو نظرت را بگو، دوستم و اعضای دیگر جلسه این صحنه را زیر نظر داشتند.

در یک بخش صحبت ها، ملاغوث خطاب به دوستم و دیگر اعضای شورای دفاع از وطن گفت: تا زمانی که شما خودرا از اسارت اجنبی ها رها نکنید؛ مشکل است توافقی میان ما و شما صورت گیرد. دوستم مثل این که فرصت یافته باشد، یک باره برافروخته و با کمی خندۀ تمسخرآمیز خطاب به او گفت: "او خانه پر پلو! همی حالی تو در اسارت اجنبی قرار داری یا ما؟ نمی بینی که جنرال صاحب بابر هربار چه گونه با چوب دستی اش به تو خله می کند؟"

این بحث ها بسیار طولانی و خسته کننده پیش رفت و سر انجام، با نوشتن یک صورت جلسۀ مشترک و بسیار فرمالیته حاوی مفید بودن گفت و گوها و ضرورت تداوم این بحث ها با هدف یافتن یک راه حل سیاسی به مشکل کنونی کشور، خاتمه یافت.
دوستم مطابق فطرت مهمان نوازی و سخاوت همیشگی، با اهدای قالینچه ها و تحفه های گران قیمت، بابر و هیآت طالبان را رخصت کرد.

قابل ذکر این که این نشست و نشست های بعدی بابر با رهبران شمال زمانی صورت گرفت که اینان با احمدشاه مسعود و‌ استاد ربانی در نشست سالنگ ها شورای دفاع از وطن را تشکیل داده و مارشال دوستم را به عنوان رییس این شورا انتخاب کرده بودند.

سید‌ آقا حسین سانچاره کی

  پربازدید ترین