• جمعه, 31 حمل 1403
    خبرگزاری افغان ایرکا

سناریوی پاکستان برای آینده افغانستان

سناریوی پاکستان برای آینده افغانستان

پاکستان به دنبال موازنه قدرت بین دولت افغانستان و گروه طالبان است. طبق سیاست اعلامی پاکستان، این موازنه قدرت باید از راه تقسیم برابر قدرت بین دولت افغانستان و گروه طالبان در آینده ایجاد شود. پاکستان فعلاً نه طرفدار بازگشت یک‌جانبه طالبان به قدرت و ادغام دولت در درون این گروه است و نه هم از تداوم دولت کنونی با ادغام کامل گروه طالبان در درون آن پشتیبانی می‌کند. به همین دلیل، دیده می‌شود که پاکستانی‌ها در سیاست‌های اعلامی خود در قبال روند صلح افغانستان، گاهی در موضع حمایت از گروه طالبان قرار دارند و گاهی هم در حمایت از موضع دولت افغانستان. این تناقض که در سیاست اعلامی پاکستانی‌ها به وضوح مشاهده می‌شود، یک هدف را دنبال می‌کند و آن ایجاد موازنه قدرت بین دولت و طالبان در آینده سیاسی افغانستان است.

پاکستان، دولت کنونی افغانستان را قابل اعتماد نمی‌بیند و ادغام کامل گروه طالبان در آن را برای منافع ملی و امنیت ملی خود خطرناک ارزیابی کرده است. پاکستان فراموش نکرده که دولت کنونی افغانستان در سیاست خارجی خود به دنبال انزوای پاکستان در سطح جهانی بوده و به صورت بی‌پرده از مشروط‌‌سازی و یا قطع کمک‌های امریکا برای پاکستان استقبال کرده است. پاکستان هم‌چنان به یاد دارد که دولت افغانستان تا مرز قطع روابط تجاری خود با این کشور پیش رفته و فعلاً میزان دادوستد کالاهای تجاری‌اش با افغانستان به پایین‌ترین سطح خود رسیده است. زخم سیاست تحریم دواهای پاکستانی در افغانستان هنوز تازه است و این‌که افغانستان برای اتصال به هند چه راه‌های تازه‌ای گشوده است را کاملاً به خاطر دارد. برای پاکستان صرف نظر از مناقشات مرزی و تاریخی، همین دلایل کافی است که از تداوم دولت کنونی در افغانستان حمایت نکند و هضم کامل طالبان در درون آن را برای منافع ملی و امنیت ملی خود خطرناک ارزیابی کند.

پاکستان از جانب دیگر، مخالف بازگشت کامل گروه طالبان به قدرت است و ادغام کامل دولت در درون این گروه را برای آینده خود زیان‌بار می‌بیند. گروه طالبان افغانستان با گروه‌های مسلح مخالف دولت پاکستان روابط فکری – فرهنگی عمیق و طولانی دارد. حیات آن‌ها در دو سوی خط دیورند با این روابط گره خورده است. گروه طالبان عزم و ظرفیت آن را نیز دارد که پس از قبضه قدرت به روابط خود با گروه‌های تندرو اسلامی در پاکستان ادامه بدهد. مقامات پاکستانی که گروه‌های تندرو اسلامی را برای آینده این کشور خطرناک می‌بینند، کاملاً از این تهدید واقف‌اند. به همین دلیل، پاکستانی‌ها علاقه‌مند سقوط دولت به دست طالبان نیستند و از طرح قبضه کامل قدرت توسط این گروه حمایت نمی‌کنند.

با توجه به آنچه گفته شد، پاکستانی‌ها تصور می‌کنند که هم تداوم دولت کنونی برای آن‌ها یک تهدید است و هم سقوط این دولت به دست گروه طالبان. از این‌رو، در سناریوی پاکستان برای آینده افغانستان، تقسیم مساویانه قدرت بین دولت و طالبان به عنوان تنها راه حل معضل افغانستان پیشنهاد شده است. تصور پاکستان آن است که با ایجاد موازنه قدرت بین دولت و طالبان در یک دولت مشارکتی می‌تواند علیه تهدیدات موجود و احتمالی در برابر منافع ملی و امنیت ملی خود مبارزه کند. طبق تصور پاکستانی‌ها، گروه اسلام‌گرای طالبان در صورت داشتن سهم پنجاه درصدی در قدرت می‌تواند از میزان وفاداری کنونی کابل با دهلی نو بکاهد و روابط سیاسی و تجاری افغانستان و پاکستان را به یک سطح مطلوب ارتقا دهد. آن‌ها خیال می‌کنند که گروه طالبان را می‌توانند از طریق دامن زدن به مناقشه کشمیر و برجسته‌سازی مسأله سرکوب مسلمانان در هند به همکاری با اسلام‌آباد ترغیب و فاصله بین کابل و دهلی نو را مطابق میل خود تنظیم کنند.

پاکستانی‌ها هم‌چنان تصور می‌کنند که سهم پنجاه درصدی عناصر وفادار به دولت در قدرت سیاسی مانع شکل‌گیری یک دولت بنیادگرای اسلامی با محوریت طالبان در افغانستان خواهد شد. به همین علت بود که رأی پاکستان در نشست ترویکای توسعه‌یافته در مسکو به بازگشت امارت اسلامی گروه طالبان در افغانستان، منفی بود. پاکستانی‌ها تصور می‌کنند که اگر در افغانستان دولتی با محوریت گروه طالبان و در قامت امارت اسلامی روی کار بیاید، راه این کشور برای مبارزه به افراط‌گرایی و تندروی مذهبی در خاک پاکستان دشوار خواهد شد. ضمن آن‌که گروه طالبان در پایان کار می‌تواند بر سر مسأله خط دیورند با پاکستان وارد تصفیه حساب شود. این کشور برای غلبه بر تهدید اخیر متمایل است که پنجاه درصد قدرت به نماینده‌گی از دولت به گروه‌های قومی غیرپشتون تعلق گیرد. این گروه‌های قومی اگر چه موضع روشن در قبال خط دیورند ندارند؛ اما مثل پشتون‌ها عطش ادعای ارضی هم ندارند. به این ترتیب، در سناریوی پاکستان قرار است که عطش احتمالی طالبان شریک در قدرت برای طرح ادعای ارضی از طریق نماینده‌گان سایر اقوام افغانستان در قدرت مهار شود. ضمن آن‌که نماینده‌گان این اقوام در دولت آینده مخالف افراط‌گرایی اسلامی خواهند بود و تمایلی به همکاری با گروه‌های تندرو اسلامی در پاکستان نخواهند داشت.

سناریوی پاکستان برای آینده افغانستان یک سناریوی پیچیده است. در این سناریو، پاکستانی‌ها صرفاً منافع ملی و امنیت ملی خود را ملاک قرار داده‌اند. از آن‌جایی که این کشور منافع ملی و امنیت ملی خود را در برابر تهدیدات متنوع معروض به خطر می‌بیند، از غلبه یکی از طرف‌ها بر طرف دیگر شدیداً نگران است. به دلیل همین نگرانی، با تقسیم نابرابر قدرت بین دولت و طالبان مخالف است. باور پاکستانی‌ها آن است که تهدیدات موجود و احتمالی را باید تنها از راه موازنه قدرت بین دولت و طالبان و با حفظ تعارض دایمی منافع در بین آن‌ها مهار کند.

پاکستان برای عملیاتی کردن این سناریو در دو سطح به صورت هم‌زمان کار می‌کند. در سطح سیاسی تلاش می‌کند که مذاکرات بین دولت و طالبان متوقف نشود. در سطح نظامی و امنیتی در صدد برقراری توازن جنگ بین دولت و طالبان است. از دید پاکستانی‌ها، خروج تدریجی نیروهای بین‌المللی از افغانستان بهترین فرصت برای ایجاد این توازن است. طبق ارزیابی آن‌ها، برای تقسیم برابر قدرت بین دولت و طالبان، ایجاد توازن در میدان جنگ یک ضرورت است. به همین علت، ممکن است که جنگ افغانستان تا ایجاد این موازنه تشدید شود. پشت این جنگ بدون هیچ تردیدی پاکستانی‌ها خواهند بود و نفع آن نیز تنها به همین کشور خواهد رسید.

  پربازدید ترین