• شنبه, 01 ثور 1403
    خبرگزاری افغان ایرکا

درگیری مرزی طالبان با ایران به نفع کیست؟

 درگیری مرزی طالبان با ایران به نفع کیست؟

اگرچه همانگونه که مقامات ارشد جمهوری اسلامی ایران اعلام کرده اند که درگیری مرزی با طالبان مدیریت شده و به سرعت پایان یافته؛ اما بدون شک این رویداد برای هیچیک از دوطرف، پیامی خوشایند محسوب نمی شود و چه بسا می‌تواند موجبات نگرانی امنیتی برای هر دو جانب را در پی داشته باشد و اگر با خردمندی و بربنیاد منافع و مشترکات استراتژیک، مدیریت نشود بستری مساعد برای سوء استفاده دشمنان آماده هر دو طرف به منظور دامن زدن به این نوع تنش ها و در نهایت رساندن آن به بحران‌های بزرگ تر است.

خبرگزاری‌های ایران از پایان درگیری میان طالبان و نظامیان ایرانی در منطقه مرزی ولایت نیمروز خبر داده‌و آن را یک «سوء تفاهم مرزی» دانسته اند.

سعید خطیب زاده؛ سخنگوی وزارت امور خارجه ایران هم در ارتباط با اخبار منتشر شده در مورد درگیری در منطقه مرزی سیستان با ولایت نیمروز اظهار داشت: عصر روز گذشته اختلاف مرزی بین مرزنشینان موجب تیراندازی در حوزه مرز سیستان شد که با هماهنگی مرزبانان دوطرف موضوع مدیریت شده و پایان یافته است.

این نخستین درگیری مرزی میان طالبان و یکی از همسایگان پرقدرت و مؤثر افغانستان پس از تسلط آن گروه بر کابل و دیگر ولایات کشور به حساب می‌آید. این در حالی است که طالبان پیش از این با تاجیکستان نیز وارد تنش های شدید سیاسی و نظامی شده و این تنش‌ها به اندازه ای گسترش پیدا کرد که دوطرف نیروهای ویژه خود را در نوار مرزی مشترک مستقر کردند.

اگرچه همانگونه که مقامات ارشد جمهوری اسلامی ایران اعلام کرده اند که درگیری مرزی با طالبان مدیریت شده و به سرعت پایان یافته؛ اما بدون شک این رویداد برای هیچیک از دوطرف، پیامی خوشایند محسوب نمی شود و چه بسا می‌تواند موجبات نگرانی امنیتی برای هر دو جانب را در پی داشته باشد و اگر با خردمندی و بربنیاد منافع و مشترکات استراتژیک، مدیریت نشود بستری مساعد برای سوء استفاده دشمنان آماده هر دو طرف به منظور دامن زدن به این نوع تنش ها و در نهایت رساندن آن به بحران‌های بزرگ تر است.

جمهوری اسلامی ایران از معدود همسایگان کشور است که با وجود آنکه همواره از تنش ها، بی‌ثباتی ها، جنگ های چند ده ساله، وضعیت بحرانی اقتصادی، معضل مهاجرت، تروریزم و مداخلات مداوم اشغالگران خارجی در مقاطع مختلف تاریخ معاصر افغانستان متاثر شده و هزینه‌های سنگینی پرداخته؛ اما همچنان به حاکمیت ملی، تمامیت ارضی و اراده آزاد مردم افغانستان احترام گذاشته و تلاش کرده است تا در سختی ها، مشکلات، بحران‌ها و بی‌ثباتی ها در کنار افغانستان بماند و به آن کمک کند.

از جانب دیگر در معادلات مهم و استراتژیک منطقه ای و بین المللی نیز ایران یکی از طرف های مؤثر محسوب می شود که حتی دشمنان بزرگ آن از جمله امریکا نیز نمی توانند آن را نادیده بگیرند و قدرت غیرقابل انکار جمهوری اسلامی ایران را کتمان کنند.

با این حساب، دولت نوبنیاد طالبان بیش از هر زمان دیگری نیازمند توسعه ارتباطات و تعاملات خود با کشورهای همسایه و منطقه به ویژه جمهوری اسلامی ایران است.

در این میان، درگیری و نزاع مرزی میان دو کشور هیچ توجیهی ندارد؛ زیرا ایران از جمله همسایگان افغانستان به حساب می آید که هیچگونه نزاع ارضی و مرزی با کشور ما ندارد و از این حیث، در گذشته حتی رژیم های معاند با جمهوری اسلامی مستقر در کابل هم نتوانستند با ایران وارد تنش شوند.

بر این اساس، دامن زدن به تنش‌های مرزی و گسترش آن به سایر ابعاد روابط دوجانبه افغانستان و ایران بیش از هر جانب دیگر به زیان طالبان است؛ گروهی که تازه به قدرت رسیده، از توان مقابله با قدرت های خارجی برخوردار نیست و در شرایطی که کشور با بحران های پردامنه و بی ثباتی های گسترده رو به رو است و یک فاجعه فراگیر انسانی و اجتماعی ناشی از فقر گسترده و بیکاری بی‌سابقه، حیات سیاسی و امنیت ملی کشور را تهدید می‌کند ایجاد یک جبهه تازه در برابر همسایه پرقدرت غربی، جنون آمیز و نابخردانه به حساب می‌آید و پیامدهای فاجعه بار آن بدون تردید به اندازه ای عمیق و گسترده خواهد بود که نه تنها طالبان؛ بلکه همه مردم افغانستان قادر به تحمل آن نخواهند شد.

نکته مهم دیگر، همانگونه که در بالا نیز اشاره شد، خطر دیگر، بهره برداری و سوء استفاده بی رحمانه دشمنان افغانستان و ایران از تنش و تقابل میان دو کشورِ دارای مشترکات دینی، تاریخی و تمدنی به منظور ایجاد شکاف و فاصله میان این دو گانه یک حوزه تمدنی بزرگ است.

طالبان می دانند که فقر گسترده و فاجعه قریب الوقوع انسانی در کشور، ناشی از جنگ اقتصادی و سیاسی امریکاست که پس از شکست مفتضحانه آن کشور و متحدانش در افغانستان، علیه طالبان آغاز شده و این همان تاکتیکی است که امریکا پس از براندازی رژیم دست نشانده امریکا و مزدوران آن در پی انقلاب اسلامی به رهبری امام خمینی از حدود 43 سال پیش تاکنون از آن علیه جمهوری اسلامی ایران نیز استفاده می‌کند. بنابراین طالبان در صورتی که در سطوح بالاتر عزم و اراده واقعی برای تقابل با تهران را داشته باشند خواسته یا ناخواسته با دشمن کنونی شان یعنی امریکا همسو و همصدا می شوند و در حالی که آماج بی رحمانه ترین رژیم های تحریم و فشار ناشی از بلوکه شدن دارایی های ملی افغانستان توسط ایالات متحده قرار دارند با دشمن شان علیه دوست شان متحد می شوند.

در این میان، البته رژیم‌های حقیر و مرتجع منطقه از جمله رژیم بدنام، جعلی و کودک کش اسرائیل نیز در کمین هستند تا با هسته گذاری مزورانه بر بسترهای بحران آفرین از جمله تنش‌های مرزی و تقابل های پراکنده میان طالبان و همسایگان افغانستان برای تحقق اهداف ضد انسانی و ضد اسلامی شان بهره برداری کنند.

با این حال تنها چیزی که هرگز افغانستان و طالبان از رهگذر این تنش ها و درگیری ها به آن دست نخواهند یافت، اقتدار، استقلال و امنیت ملی است؛ زیرا این رویدادها و حوادث مشابه آن در آینده در صورتی که با تحریک و توجیه شیطنت آمیز استکبار جهانی و رژیم های سرسپرده آن در منطقه صورت بگیرد کشور ما را بار دیگر به میدان جنگ نیابتی تبدیل می کند که حاصل آن برای مردم افغانستان و طالبان چیزی جز ادامه خشونت و درگیری و بی ثباتی و بحران و فاجعه و فقر و مهاجرت نخواهد بود.

با این حساب انتظار می‌رود که سران و رهبران طالبان با مدیریت مدبرانه گردنکشی و مرکزگریزی عناصر خودسر به سرعت اقدامات و رویدادهایی مانند درگیری مرزی اخیر با جمهوری اسلامی ایران را در راستای منافع ملی، ثبات و امنیت سراسری کشور و استمرار و استقرار روابط استراتژیک و همه جانبه با کشورهای همسایه و قدرت های منطقه، مهار و کنترل کنند و به دشمنان شناخته شده هر دو کشور همسایه، عوامل استکبار جهانی و رژیم های کودک کش و مرتجع منطقه اجازه ندهند تا کشور ما را بار دیگر به صحنه جنگ نیابتی و بی ثباتی های پایدار تبدیل کنند.

  پربازدید ترین