• جمعه, 31 حمل 1403
    خبرگزاری افغان ایرکا

دروغ های ناتمام رییس جمهور

دروغ های ناتمام رییس جمهور

 زمانیکه استانکزی و اتمر در گذشته تاریک و سیاست فاشیستی در امنیت رییس جمهور، کشور را زیر سلطه دارند، غنی با ابزار ساختن ارتش و پولیس برخی مقام ها در نیروی امنیتی را دلیل ضعف های کشفی می داند.

ضعف کشفی و استخباراتی در نظام حاکم در طول هفده سال گذشته، سبب گسترش ناامنی ها و کشتارهای وسیع شده است به طوری که پس از حمله مرگبار یک کانتینر مواد منفجره در کابل، فضای شهر بدل به موجی اعتراضی برای پایان یافتن زدو بندها در نهاد امنیت و برکناری روسای ارگ نشین آن بود که با خشونت حکومت سرکوب شد.

این در حالی است که اشرف غنی در مقام ریاست جمهوری همواره سعی در مبرا کردن حکومت از اتهامات و واگذار کردن آن به مقام های معلول الحال است و این گونه به نظر می رسد که حتی توان برکناری اتمر و استانکزی را ندارد همچنان که این دو مقام با گذشتهِ تاریک از نزدیک ترین های وی نیز می باشد.

پس از موج گسترده اعتراض ها برای برکناری استانکزی، وی با خیال آسوده دم از ستون پنجم می زند و خود را مبرا از هر اتهام و ضعفی می داند، مقامی که به گفته جنرال دوستم در ترور برهان الدین ربانی نقش پررنگ دارد و قصد جان معاون اول ریاست جمهوری را با حمله بر کاروان نظامی وی داشته است که با تبعید در پی اتهام ایشچی به فراموشی سپرده شد.

در این میان، رییس جمهور در مراسم افتتاحیه فرماندهی عمومی مشترک با اشاره به اهمیت کشف در تغییر شیوه جنگ، برخی از مقام ها را متهم به جدی نگرفتن گزارش های استخباراتی ریاست امنیت ملی می کند، فرافکنی های که جز سیاست رییس جمهوری می باشد که همواره با تکیه بر آمارهای دروغین و یا گفته های بدون ارایه مستندها سعی در ایجاد حاشیه امن برای مهره های اصلی دارد.

و اگر مشکل اصلی حمله و انتحاری ها با تلفات گسترده غیرنظامی مقام های رده پایینی است که گزارش های استخباراتی را جدی نمی گیرند، پس وظیفه مقام ارشد امنیت چیست؟ آیا در حمله های به تکرار نباید اقدامی در جهت سازماندهی نیروهای تحت امر خود صورت دهد و همچنان تنها حکم شاهد را دارد و مهم تر از آن، رییس جمهور برای فریب مردمی که هر روز حتی در امنیتی ترین مناطق پایتخت به خاک و خون کشیده می شود چنین سخنانی سطح پایینی را ابزار می دارد؟

از جانب دیگر، در دستگاه حکومتی شکل گرفته به همت اشرف غنی، چنان در فساد ریشه ای شده که تمامی نهادهای مهم دولت تهی از اختیار زیر سلطه رییس جمهور و ارگ است و در حالی که سربازان بدون تجهیزات نظامی در میدان های نبرد رها شده اند، استانکزی و اتمر مشغول توطیه علیه رهبران جهادی و قومی در کنار همکاری با عوامل تروریستی هستند.

و زمانیکه معاون اول ریاست جمهوری در تبعید به سر می برد و باقی مقام های غیرپشتون نیز به هر دلیل از قدرت عزل و یا به انزوا کشیده شده اند، فضا برای اشخاص قوم گرا و مستعد رویکرد افراط گرایانه گسترده شده است به طوری که اتمر به عنوان مشاور ارشد امنیت وظایف معاونت اول ریاست جمهوری را انجام می دهد، بماند که باقی مقام های ارگ نشین در چه مسندی چه می کنند!

در همین راستا، گزارش سیگار به تکرار از فساد در پس پرده ارتش و پولیس افغانستان بر می دارد، وجود جنرالان و فرماندهان فاسد دلیل اصلی شکست و ضعف هاست که حتی از هزینه لباس و آذوغه نیروهای امنیتی دزدی می کنند در حالی که سربازان در ابهام از تعریف دوست و دشمن منفعل در پایگاه ها اجازه مقابله با تروریستان را ندارند.

سیاست طالب دوستی اشرف غنی در مذاکره بدون شرط با این گروه تروریستی و طرح مناطق صلحِ حکمتیار، گواه این است که نیروهای ویژه افغانستان نه برای عملیات های حساس در جهت حفظ امنیت مردم و مناطق مختلف بلکه ابزاری هستند در راستای اهداف اقلیت در قدرت قبیله ای.

رییس جمهوری که با چشم بستن بر اقدامات تروریستی بلندپایه ترین مقام های امنیتی با فرافکنی و گفته های واهی تعدادی مقام را دلیل وقوع انتحاری و کشتارهای مردم می داند، خود مهره ای اصلی خیانت ها و جنگ است و تا زمانی که مقام های اینچنینی فرصت ریاست جمهوری یابند، افغانستان روزگاری بدتر از حاکمیت طالبان را به تلخی تجربه می کند و زنان، کودکان و مردان در کنار سربازان از هر قومی حکم قربانی را دارند.

  پربازدید ترین