• جمعه, 10 حمل 1403
    خبرگزاری افغان ایرکا

داکتر سپنتا چه جوابى براى وجدانش دارد؟

سال هاى 1390 و 1391 که پیمان استراتژیک با امریکا قرار بود امضا شود، با یک مجموعه اى از نویسندگان دلسوز و داوطلب و رضاکار، هفته نامه اى داشتیم به اسم بخوان!
آن زمان که بحث 2014 و خروج نظامیان خارجى تازه مطرح شده بود، بارها نوشتیم که امریکا بالاخره مى رود و نمى شود روى عهد اینها حساب کرد. بهتر است همین حالا برود چون حضور نظامى امریکا و میراث آن، چیزى جز دوام جنگ و سرانجامى جز فروپاشى ندارد. باید روى یک سازوکار صلح پایدار مبتنى بر اجماع ملى، اشتراکات در منطقه و جهان کار کرد و نباید گول حضور امریکا را خورد.

آن زمان آقاى سپنتا مشاور امنیت ملى بود و دوشادوش آقاى غنى همه تلاشش را مى کرد که این پیمان امضا شود. صراحتا مخالفان پیمان را مخالفان منافع ملى و منادیان فرار مى خواند و راه نجات افغانستان را در هم پیمانى درازمدت با امریکا مى دید و باور عمیق و قطعى داشت که واشنگتن الى الابد در کنار افغانستان مى ماند.
سپنتا متن پیمان را در حالی به مجلس برد که حتی ابهامات لفظی آن از جمله تعریف تجاوز حل نشده بود. در آن زمان من و بقیه همکاران ما در نامه هفتگی بخوان و در پرونده ویژه " نگاه استراتژیک به پیمان استراتژیک " با نگاهى بسیار دقیق وضعیت کنونى را گوشزد کردیم.
نشریه ما را با تهدیدهاى ممتد توقیف کردند و مانع پخش ویژه نامه مخصوص بخوان در مورد پیمان استراتژیک با امریکا که از آینده پرآشوب و بالکانیزه افغانستان هشدار مى داد، گردیدند.

فضاى رسانه کاملا یکسویه و به سود جریان سفارتى بود و همین تلویزیون طلوع که چند شب پیش نیز برخلاف روش مستنطق مآبانه خود در دیگر مصاحبه ها، عاجزانه تریبونش را به خلیلزاد داده بود، بازوى تبلیغى سفارت امریکا در جا انداختن پیمان شده بود.
متاسفانه حالا که ورق برگشته همین سپنتا در کتاب خاطراتش از خود چهره مبارز و ضد امریکایى نمایش داده است. نمیدانم او با مرور گذشته خود و با دیدن تصاویر پایگاه بگرام که زمانى قبله آمالش بود، چه جوابى براى وجدانش دارد؟

شجاع محسنی

  پربازدید ترین