• سه شنبه, 29 حوت 1402
    خبرگزاری افغان ایرکا

جنرال جلال یفتلی: از ملامت هیچ ملامت گری نمی هراسم

جنرال جلال یفتلی: از ملامت هیچ ملامت گری نمی هراسم

با داغ‌شدن تنور جنگ در بدخشان و سقوط 26 ولسوالی این ولایت به‌دست طالبان و رسیدن زبانۀ آتش نبرد به دروازه‌های شهر فیض‌آباد، بسیاری‌ها به‌شمول مسئولان اداره‌های دولتی، بدخشان را ترک کردند. روحیۀ مقاومت علیه طالبان تضعیف شد، در اوج ناامیدی باشنده‌گان بدخشان، جنرال جلال‌الدین یفتلی که فرماندهی سپاه تندر را در جنوب افغانستان داشت، از مقامش کنار رفت و به زادگاهش در بدخشان برگشت تا در کنار مردمش علیه طالبان بی‌ایستد.

جنرال جلال‌الدین یفتلی در نخستین سخن‌رانی‌اش در بدخشان گفت که یا مولوی جلال پیروز می‌شود یا در میدان‌هوایی قبر می‌شود. سخنان او روحیۀ تضعیف‌شدۀ نیروهای امنیتی و مقاومت مردمی را دوباره احیا کرد و موج تازه‌یی از امید به دل‌ها در بدخشان به‌میان آمد.

او به باشنده‌گان بدخشان گفته بود که امکانات نظامی لازم و پشتی‌بانی دولت مرکزی را برای پاک‌سازی این ولایت باخود دارد.

در نخستین روزهای حضور جلال‌الدین یفتلی در بدخشان، مسئولان دولتی از پس‌گیری ولسوالی یفتل پایان سخن گفتند، اما طالبان با پخش نوار تصویری از ساختمان فرماندهی پولیس یفتل پایان و حضور افرادشان در آن ولسوالی، خبر پس‌گیری یفتل را رد کردند.

در آغاز همه از جنرال جلال یفتلی و حضورش در روزهای دشوار در کنار مردم استقبال کردند، از قهرمانی‌های او در میدان‌های جنگ افغانستان نوشتند و او را چهرۀ کاریزماتیک عنوان کردند.

یک هفته از حضور جلال یفتلی در بدخشان گذشت و هیچ تحولی در خطوط جنگ به‌میان نیامد، خوش‌بینی‌ها به بدبینی‌ها تبدیل و زبان تحسین و تعریف به زبان انتقاد و بدگویی تبدیل شد و بسیاری از افراد به‌روی تورن‌جنرال بدخشانی تیغ انتقاد بلند کردند.

برخی‌ها گفتند که در کار پاک‌سازی‌ بدخشان مداخله‌هایی از سوی افراد و چهره‌های بدخشانی وجود دارد، شماری از برگشت او به کابل خبر دادند، شماری او را فرصت‌طلب خواندند و گفتند که جلال می‌خواست از اوضاع برای تقویت «کیس شخصیتی» خود استفاده کند.

در چند روز پسین، جنرال جلال یفتلی مورد انتقادهای تند بدخشانی‌ها در شبکه‌های اجتماعی نیز قرار گرفت.

اما کسانی هم در برابر ملامت‌گران ایستادند و از جنرال جلال دفاع کردند. از جمله کسانی در این کارزار نوشته‌اش مورد توجه بود، پرتو نادری بود.

پرتو نادری نوشته است: «من جنرال یفتلی را هیچ‌گاهی از نزدیک ندیده‌ام. این‌که از مقام خود کنار رفت تا برود کنار مردم بدخشان قرارگیرد، برای من بسیار قابل قدر است. من خود بسیار شاهد بوده‌ام که کسانی برای رسیدن به چنین جای‌گاهی به چه معامله‌هایی دست نزده‌اند! … مگر این جنرال، هرکول است که بر بنیاد اسطوره‌ها، آسمان را روی شانه‌های خویش استوار گیرد تا شما ستاره‌گان آن را تماشا کنید! مگر جنرال یفتلی پرومتئوس است که آتش آزادی را از دربار زیوس برای شما آورد. چه مشکل دارید که به دور انسانی که از میان خودتان قد بلند کرده و به عزت و شرف شما می‌اندیشد، گرد نمی‌آیید؟

خوب به‌خاطر داشته باشید که آن جماعت تیکه‌داران قومی و قاچاق‌چیان مواد مخدر و موادکانی بدخشان با استفاده از ساده‌باوری‌های ما به هدف‌های اهریمنی خود رسیده‌اند و دیگر بدخشانی‌بودن‌شان یک جبر است.»

جنرال جلال هم به این انتقادگران پاسخ داده و در پیام عیدی که منتشر کرده، به مردم اطمینان داده است که صحنه را خالی نمی‌کند و کنار مردم می‌ماند.

جلال گفته است: «برای هموطنان عزیزم اطمینان می‌دهم که فرزند کوچک‌تان با تحمّل هر نوع توطیه و دسایس پنهان و آشکار، در کنارتان هست و از ملامت هیچ ملامت‌گری نمی‌هراسد، توکل ما بر خداست و اسماعیل‌وار این راه را برگزیده‌ام و در حال آمادۀ قربانی برای مردم خویش هستم. اگر برای دفاع از عزت و آزادی مردمم، به اندازۀ جای‌نمازی که در آن خدا را به سجده می‌نشینم و با او راز و نیاز می‌کنم، جایی بماند، در مقابل دشمن جبون و جاهل می‌رزمم و یک انچ هم به عقب برنمی‌گردم.»

جلال به منتقدانش گفته است که با گفتن حرف‌های ناسنجیده به نفع دشمن کار نکنند. او از منتقدانش خواسته است: «من از شما جوانان که باانرژی‌تر از ما و بااحساس‌تر از ما هستید، صمیمانه به صفت برادر کوچک‌تان دعوت می‌کنم، اگر در کنارم نمی‌ایستید و برای دفاع از شهر و مردم‌تان آمده نمی‌توانید، لااقل برادرتان را به تیر اتهام نبندید و به نفع دشمن تبلیغ نکنید.»

منابع در بدخشان می‌گویند که جنرال جلال یفتلی در روزهای حضورش در فیض‌آباد برای استحکام‌بندی مواضع نیروهای دولتی در خطوط دفاعی شهر فیض‌آباد تلاش کرده است. مبصرین اوضاع می‌گویند که مردم به‌جای انتقاد از جلال باید در کنار او بسیج شوند و از تجربۀ نظامی او برای مهار وضعیت کنونی استفاده کنند.

  پربازدید ترین