چرا در افغانستان باید از مردم فلسطین حمایت کرد و بزرگداشت روز قدس را برگزار کرد؟
مسأله فلسطین و روز قدس، مسأله یک کشور خاص و روز متعلق به فلسطین تنها نبوده و مربوط به تمام مسلمین و بلکه فراتر از آن متوجه همه آزادگان جهان و کسانی است که برای اصول انسانی ارزش قائل هستند.
همانگونه که امام خامنهای فرمودند: «مسئله فلسطین فقط مسئله جغرافیا نیست؛ مسئله بشریت است؛ مسئله انسانیت است. امروز مسئله فلسطین شاخص میان پایبندی به اصول انسانی و ضدیت با اصول انسانی است. مسئله این قدر اهمیت دارد...مسئله فلسطین یک مسئله اسلامی است. همه ملتها در مقابل فلسطین مسئولند. همه دولتها در مقابل فلسطین مسئول هستند؛ چه دولتهای مسلمان، چه دولتهای غیر مسلمان. هر دولتی که ادعای طرفداری از انسانیت را دارد، مسئول است؛ منتها وظیفه مسلمانها وظیفه سنگینتری است. دولتهای اسلامی موظفند و باید به این وظیفه عمل بکنند و هر دولتی که به وظیفه خود در قضیه فلسطین عمل نکند، لطمه آن را خواهد دید؛ چون ملتها بیدار شدند و از دولتها مطالبه می کنند و دولتها مجبورند نسبت به این قضیه تن بدهند و تسلیم بشوند».[1]
مسأله این نیست که یک سرزمین توسط رژیم صهیونیستی غصب شده است، مسأله نادیده گرفتن حقوق انسانی یک ملت و ظلم به آنها و تجاوز و جنایت است، از این رو هیچ فرد مسلمانی و هیچ کشور اسلامی نمی تواند نسبت به مسأله فلسطین و روز قدس کوتاهی کند.
« مسأله فلسطین، فقط متعلق به عربها و همسایههای فلسطین نیست؛ تمام مسلمین عالم در هرجای دنیا که هستند، نسبت به قضیه فلسطین باید احساس مسؤولیت کنند، کسانی که در داخل و یا از خارج، واقعاً با حکومت غاصب صهیونیستی می جنگند - نه مدعیان آزادیخواهی که دستشان در دست امریکا و دشمنان اسلام است - باید از طرف ملت و دولت ما و ملتها و دولتهای مسلمان دیگر، با پول و سلاح و تبلیغات کمک بشوند. هرطوری که امروز ممکن است، باید کمک بشوند...این، یک وظیفه شرعی و حتمی برای همه مسلمانان است. تا این وظیفه انجام نگیرد، مسأله فلسطین حل نخواهد شد و اگر انجام بگیرد، قطعاً صهیونیستها و پشتیبانانشان شکست خواهند خورد ».[2]
حمایت از مردم مظلوم فلسطین و بزرگداشت روز قدس از سوی کشورهای اسلامی، بزرگداشت دفاع از مظلومان و ایستادگی در برابر تجاوزگری و توسعه طلبی است و پشتیبانی از حقوق مسلم مردم ستمدیده و آواره فلسطین و حمایت همه جانبه از آنان برای بیرون راندن متجاوزان صهیونیستی از سراسر فلسطین و حاکمیّت بر سرنوشت خویش از روشنترین مصادیق مسئولیت انسانی و دینی است.
از منظر انسانی نمی توان مدعی انسانیت بود، اما در برابر ظلم آشکار نسبت به مردم فلسطین سکوت اختیار کرد و بی تفاوت بود.
کدام وجدان انسانی می پذیرد که از مسئولیت در برابر ظلم و ستم به مردم بی دفاعی که تنها خواهان حق خود هستند، شانه خالی کرد. این منطق انسانی مورد تأیید اسلام نیز قرار گرفته است، امیرالمؤمنین(علیه السّلام) فرمودند: «اِمّا اَخٌلَکَ فیالدّینِاَوْ نظیرٌ لَکَ فِیالخَلْقِ»[3]« مردمان یا برادر ایمانی تو هستند یا همانند توأند در آفرینش» پس بر هر انسان آزاده و دارای وجدانی لازم است که به حمایت از مردم فلسطین و سایر مظلومین بشتابد فراتر از عقیده و آرمانی که دارد و این مسؤولیتی است که وجدان، اخلاق و فطرت انسانها پشتوانه آن می باشد.
از منظر مسئولیت دینی به حکم آیة کریمة «اِنّ هذه اُمّتکم اُمَّه واحدةً»[4] همة مسلمانان در چارچوب مسئولیت مشترک قرار میگیرند بر اساس مفهوم «امت اسلامی» که برخاسته از اندیشه اسلامی و مستند به متون صریح و مؤکد دینی است مرزهای شناخته شده بینالمللی و نژاد و زبان و حتی نوع حکومتها نمیتوانند هیچ مسلمانی را از شمول دایره امت بیرون ببرند و همة سرزمینهای مسلمانان به عنوان سرزمین امت اسلامی در حمایت آحاد امت اسلامی قرار میگیرد، از این منظر مردم و دولت افغانستان همچون سایر ملتها و کشورهای اسلامی نمیتواند و نباید خود را از سرنوشت دیگر ملتهای اسلامی و مردمان مسلمان فارغ و جدا بداند، مگر نه اینکه پیامبر اکرم(صلّی الله علیه و آله) فرمودند: « مَنْ اَصْبَحَلا یَهتَمُ بِاُمُورِ المُسلِمینَ فَلَیْسَ بِمُسلِمِ»[5]؛ «کسی که شب را به صبح برساند در حالی که به امور مسلمانان اهتمام نداشته باشد مسلمان نیست ».
بنابر این پشتیبانی و حمایت از حقوق مسلّم مردم مظلوم فلسطین در برابر متجاوزان صهیونیستی که از حمایت قدرتهای بزرگ همچون آمریکا برخوردار هستند و گرامیداشت روز قدس مسؤولیت انسانی، دینی و اسلامی همه ملتها و کشورهای اسلامی است و کشور افغانستان نیز از این مسأله مستثنا نیست.
ــــــــــــــــــــــــ
[1]. بیانات امام خامنهای در دیدار شرکتکنندگان در افتتاحیهی همایش غزه؛8/12/1388
[2]. بیانات امام خامنهای در دیدار جمعی از خانوادههای شهدا و آزادگان؛2/8/1369
[3]. نهج البلاغه، نامه 53
[4]. سوره انبیاء ، آیه 92
[5]. حرانی، ابن شعبه، تحف العقول، تهران: انتشارات اسلامیه 1358، ص 58.